۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

آقای سازگارا بخواند

بنده اصولا همواره از طرفداران صریح جناب آقای سازگارا بوده و هستم. اندیشه های ایشان را که از سرچشمه پراگماتیسم سیراب میشود را نیز به مذاق خود گوارا میابم.
اما آنچه سبب شد تا این متن سرگشاده را خطاب به ایشان به رشته تحریر آورم مربوط به توصیه های ایشان در باب اقامت نمازجمعه این هفته به امامت علی اکبر هاشمی رفسنجانی و حواشی آن میباشد. همانگونه که همگان مستحضر هستید، فراخوانی از سوی برخی فعالین برای شرکت در این نمازجمعه جهت اعلام حضور ملت معترض به کودتا تدارک دیده شده است. جدا از شخصیت هاشمی که همواره محل منازعات فراوان بوده است، و دافعه و جاذبه های فراوانی برای اقشار گوناگون داشته است، برخی نکات دیگر نیز سبب اهمیت این فراخوانی گشته است
به علت ذیق وقت، وارد اصل مطلب میگردم، دعوت جناب آقای سازگارا مبنی بر عدم شرکت در مراسم فوق بازتاب های متفاوتی در سطح فعالین داشته است. اما نگارنده نیز به علت احساس وضعیت فوق العاده مطالب زیر را به استحضار میرساند:
بر همگان روشن است که حذف هاشمی رمز شروع کودتا بود، در تحلیل این امر نیز این نکته بسیار روشن است که هاشمی به عنوان سمبل و نماد روحانیت سنتی و به علت سابقع طولانی در حکومت جمهوری اسلامی همواره دارای قدرت فراوانی در صحنه سیاسی کشور بوده و هست، لذا حذف وی علاوه بر حذف نهاد روحانیت از سیست تصمیم گیری، نشانی از وقوع اتفاقاتی در شرف وقوع دارد که با بودن هاشمی در عرصه سیاسی، امکان عملیاتی شدن این اقدامات وجود نداشت. پس چندان بیراه نخواهد بود اگر این بازی سپاه را بازی صفر و یکی بنامیم. بازی که در پی حذف هر رقیب درون سیستمی حهت اجرای اهداف خویش میباشد و در این راه، هاشمی حتما باید حذف گردد. ممکن است نگارنده را به توهم توطئه محکوم نمایید. اما اگر چنین میاندیشید، مردانه جواب این سئوال را نخست از خود بپرسید و آنگاه انگشت اتهام توطئه انگاری را بر بنده اشارت فرمایید. آیا منطقی ترین راه برای حفظ نظام، انتخاب آقای میر حسین موسوی نبود؟ حتی در صورت مخالفت با ایشان امکان بازی کج دار و مریز از سوی حکومت، همانگونه که با محمد خاتمی انجام گرف، میتوانست در صدر اعمال حکومت قرار گیرد.
اکنون که بر بازی مرگ و زندگی بودن این کودتا شک و شبهه ای نمیبینم، این سئوال را از آقای سازگارا و تمامی دوستان مخالف شرکت در نماز جمعه مینمایم که آیا به نظر شما امکان تسامح در این بازی مرگ و زندگی وجود دارد؟
آیا نگاه ایده آل گرایانه به هاشمی در این شرایط منطقی می باشد؟
آیا فرق چندانی بین میرحسین موسوی که این چنین از ایشان طرفداری مینمایید با هاشمی وجود دارد؟ مسلما، هر دو از یک قماش هستند، پس طبق کدامین برهان عقلانی طرفداری از میرحسین مجاز ولی شرکت در نماز جمعه هاشمی به عنوان ایمن ترین مکان جهت تجمع و قدرت نمایی به دستگاه کودتا غیر مجاز می باشد؟
تاکید کرده اید که امکان سواستفاده از شرکت مردم توسط دوربین های صدا و سیما وجود دارد؟ آیا شرکت میلیونی مردم، راهی برا سو استفاده خواهد گذاشت؟ بهترین داور همان مردم معترض شرکت کننده هستند؟ پس صدا و سیما بر کدامین افکار عمومی اثر ناروا خواهد توانست گذارد؟
جناب سازگارا، بزرگترین آفت جنبش در حال حاضر تفرقه و دو دلی است، آیا شایسته نیست که با گردهمایی در ظهر جمعه، اتحاد خویش را حتی به خود اثبات نماییم؟
منطق حکم مینماید به راهکار های عملی برای زنده نگهداشتن جنبش و تزریق روحیه به مردم روی آوریم. جناب دکتر این ماجرا را میتوان با مدیریت صحیح به فرصت عالی برای تجدید قوای جنبش تبدیل نماییم.
حتی اگر مکری در کار باشد، در دل هر مکری هم میتوان فرصتی ایجاد نمود.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر