۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

و اما حرف آخر را 13 آبان، ما به دنیا خواهیم گفت.


سرشار از عشق و نفرتم. عشق به وطن و نفرت ازجانیان وطن فروش حاکم بر ایران. آنچه هیزم این آتش را بیشتر کرده چشم پوشی دول بین المللی است بر آن چه بر مردم ایران میرود و سودجویی نامردانه آنان در گرفتن امتیاز از حکومتی ضعیف و نامشروع است.
آن چه پس از انتخابات رفت موهبتی بر دول سودجوی عالم بود، تا در ضعیفترین شرایط از حکومتی کودتایی فاقد مشروعیت مردمی امتیاز بگیرند و جام هایشان را به سلامتی محمود به هم بزنند. غافل از آن که آن چه مینوشند به خونابه فرزندان این دیار آمیخته و دیار یا زود این خونابه تن آن ها را به جرم نادیده گرفتن جنایت های رفته بر این ملت فرا خواهد گرفت.
امروز دولت کودتایی در برابر غرب زانو خواهد زد و همچنان بر ملت خویش خواهد تاخت. اما مردم ایران زمین سودای بندگی این ضحاکان تاریخ را به گورستان فرستاده اند، و دیر یا زود تن نه چندان گرم این دستگاه عریض و طویل دیکتاتوری را خاک خواهد کرد. آن زمان ما مانده ایم و دولی غربی با شرمساری تمام، ما مانده ایم و شرمندگی آنان. شرمندگی 28 مرداد ها و حوادثی مشابه.
مهم آن است که ما سرفراز و سربلند خواهیم ماند و ترانه دلاوری قهرمانان ملی خود را با افتخار برای جهانیان خواهیم سرود و تمام افتخارمان آن خواهد بود که بدون کمک احدی از شرق و غرب عالم، به تنهایی رهایی را بدست آوردیم.
چه رهایی لذت بخشی است وقتی تک و تنها، با اتکا بر خواست ملی پیکره استبداد را به تاریخ بسپاری و دیگر ملل دنیا نیز با شرمندگی از رفتار خود چاره ای جز تحسین نداشته باشند.
ما الگوی آزادیخواهان خواهیم بود اما نه از جنس کمونیسم و اسلام و چه های دیگر. ما الگویی خواهیم بود بر پایه انسانیت و مردانگی. مادران ما الگویی خواهند بود برای مادران عزاداری در دنیا که حاصل عمرشان را در برابر ظلم پرپر شده دیدند اما خاموش ننشستند. دانشجویان ما الگویی خواهند بود برای تمامی دانشجویان دنیا، که دانش اول، گذشت از خویش برای ملت است. و افتخار یک دانشجو به تیره کردن زورگویان است. و قهرمانان در بند ما الگویی خواهند بود برای مبارزان راه آزادی و چه بسا اسم احمد ها عبدالله ها مصطفی ها و بهزاد ها را برای خویش برگزینند تا روحیه مقاومت در راه آزادی خود را با این نام ها به ظالمان نشان دهند.
مهم امروز نیست که بی پایگان و روبه صفتان بر سر زندگی یک ملت چه داد و ستدهایی میکنند، مهم فردایی است که ما از رشادت های نسل خود چه به فرزندانمان خواهیم گفت.
و اما حرف آخر را 13 آبان به دنیا خواهیم گفت. خواهیم گفت که ما را در محاسباتشان فراموش کرده بودند و از این پس طرف مذاکره مردم ایران است نه حکومتی جعلی و بی اساس.

۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

نگو نفس بریدی نگو نمونده امید

شعری تقدیمی به جنیش سبز:

بازم یکی از آینه خنده مارو دزدید / یه گله آدم برفی رفتن به جنگ خورشید

باز یکی خواب ما رو از تو ترانه خط زد/ جای قلم معلم گردن ما رو قط زد

چه واژه ها تلف شد چه گریه ها هدر رفت/ ستاره دربه در شد هدهد شکسته پر رفت

باز یکی دست ما رو خوند و شبو بهم زد / باز یکی اسممونو از لیست نور قلم زد

دوباره از سرخط دوباره اول کار / دوباره زخم تازه دوباره درد تکرار

چه قصه ها ورق خورد چه قلبایی که خون شد / از سر نو سیاهی رنگ این آسمون شد

خسته نشو شروع کن به انتشار خورشید / نگو نفس بریدی نگو نمونده امید

خسته نشو که دستات کلید هرچی قفله / باور کن آرزو رو سرخم نکن به تردید



۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

دو راهکار پیشنهادی برای 13 آبان


چند هفته ای است که برای 13 آبان فکرم مشغول بوده و به راهکاری موثر فکر میکنم تا بتوان این روز را حماسی تر از روز قدس برگزار مرد و بیشتر فایده رو برای جنبش کسب نمود.
در تمامی پیشنهادها و نقدهایی که از آن پیشنهاد ها شده هم کلی تامل کرده ام. اما متاسفانه هیچ کدام چندان عملی نبوده اند و تنها پیشنهاد ماندن جمعیت در خیابان ها بود که میتوانست راهگشا باشد که متاسفانه این پیشنهاد هم بدلیل آماده نبودن بستر در شرایط کنونی، چندان مطلوب به نظر نمیرسید.
در نهایت فقط دو راهکار ساده به ذهنم رسید که در صورت عملی بودن باید معایبش را کمرنگ تر کرد.
راهکار اول، ایجاد جو روانی حرکت مردم از شهرستان ها به سمت تهران میباشد. اگرچه ممکن است استقبال چندانی از این طرح در شهرستان ها به عمل نیاید اما حداقل این فایده را دارد که حکومت نمیتواند نیروهای خود را در تهران متمرکز نماید و باید پتانسیل زیادی صرف ممانعت از حرکت مردم به سمت تهران نماید. و اگر هم موج حرکت مردم به سمت تهران گسترده باشد، عملا حکومت نخواهد توانست جلوی مردم را بگیرد. بنابراین باید به صورت سازمان یافته تری از مردم جهت حضور در تهران دعوت کرد.
راهکار دوم یک راهکار تاکتیکی است که در صورت اجرای موفق میتواند زمینه را برای هدف نهایی تر یعنی اعتصاب عمومی بسیار فراهم نماید. ایده این راهکار از تجمعات دانشجویی گرفته شده که روزگاری برای برگزاری تجمعات و به تعطیل کشاندن دانشگاه استفاده میکردیم. در اشل دانشگاه، حرکت در داخل دانشکده ها و دعوت از سایر دانشجویان و در برخی موارد نیزبا تعطیل کردن کلاس ها، سیل جمعیت را به راه میانداختیم. این راهکار بر پایه حرکت های منطقه ای مردم استوار است.
میتوان با هماهنگی ساده صبح روز 13 آبان در مقابل ادارات بزرگ تجمع نمود و از ورود کسانی که قصد ورود را دارند ممانعت کرد. این حرکت هم میتواند سبب تعطیلی آن ادارات گردد و هم میتواند نیروهای کودتا را در سرتاسر شهر و جلوی ادارات مختلف پخش نماید. پراکندگی نیروها پارامتری است موثر در جهت تضعیف توان سرکوب.
اما دست آورد مهم دیگر این راهکار را میتوان در زمینه چینی برای اعتصاب عمومی جست. بدین طریق میتوان جو اعتصاب را به داخل ادارات دولتی نیز کشاند. و در صورت موفق بودن طرح، برای اعتصاب عمومی برنامه ریخت.
از مزایای دیگر این طرح میتوان به افزایش شرکت کنندگان اشاره کرد. بدیهی است کسانی که بدلایل مختلف قصد شرکت نداشتن با دیدن موج مردمی که بصورت هماهنگ از محلات مختلف به سمت مسیرهای راهپیمایی حرکت مینمایند، به جمعیت خواهند پیوست.
منتظر انتقادات و پیشنهادات سبز دوستان هستم

تحفه ای از اعماق تاریخ



از سفری به اعماق باز میگردم، سفری به دیاری آشنا و حزن انگیز و تنها مکاشفه خود را همچون تحفه این سفر تقدیم کسانی مینمایم که با شوربختی تمام به درگاهش سجده مینمایند که راه فرجی بگشا!
میگویند وجود دارد، اگه به صرف گزاره غیر منطقی، وجود داشته باشد به نظر من خون آشام ترین موجودها ست. خون آشامی که تیره بختی نوع بشر را رقم زده و با لذت تمام، سریال- باکیفیت سه بعدی- زندگی تیره بختان را به همراه صدای دالبی ناله ها و زجه ها در اعماق تاریخ به تعقیب نشسته است

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

نسل مسخ شده دیروز و نسل من و تو

حکایت 30 سال، حکومت فاشیسم به نام مذهب، حکایت نسلی است که مسخ گربده بود و در این جنون خویش، زندگی دیگران را نابود کرد، غافل از آن که خود نیز روزی به تیر کین این جنون دچار خواهد گشت.

اعترافات دیروز مهاجرانی، خود گویای همه چیز است. اما خاتمی و دیگر رهبران جنبش سبز، هنوز از این جنون تبری نجسته اند و امروز هم از آن پیر و مراد سخن میگویند. اما نسل من و تو از این 30 سال به اندازه کافی عبرت گرفته که پشیمانی امثال مهاجرانی را نوید بازگشت به خویشتن افسون زدگان یابیم و آنان را با آغوش باز پذیرا باشیم و آینده را به انتظار نشینم که روز رهبران اصلاحات از این جنون تبری جویند.

اما تا آن روز، ما از این رهبران اصلاحات، حمایت خواهیم کرد، مادامی که در راستای منافع ملی ما سخن گویند و حرکت نمایند، هر چند هنوز تابوی دیروز را نشکسته اند. اما با صدای بلند میگوییم که آقایان، حمایت ما از شما بی حساب نیست، پس در این زمانه، بجای نقد شعار مردم، در خواست حکومت جمهوری، به نقد کاخ ستم بپردازید و اگر بنا به ملاحظات سیاسی، دگردیسی برایتان ممکن نیست، خواست مردم را غیر خودی نپندارید و سخن در نقد بی حساب آن نگویید

۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

طوفانی در راه است

اتفاقاتی در طول یک هفته اخیر در باره پرونده اتمی ایران رخ داده که به جرات میتوان گفت تا کنون این موضع گیری ها از سمت حکومت ایران در هیچ موردی سابقه نداشته است. مواردی همچون اعتراف به داشتن تاسیسات هسته ای مخفی در نزدیکی قم، پیشنهاد مذاکره مستقیم با مقامات آمریکایی، قبول توقیف غنی سازی در داخل و واگذاری غنی سازی به روسیه، سفر متکی به واشنگتن و مواردی دیگر، مواردی هستند که ناظرین صحنه سیاسی ایران ازآن ها به علایم و نشانه های وقوع حوادثی مهم درآینده تعبیر مینمایند.

پیچیدگی اوضاع و عدم درک صحیح آن چه در حال وقوع است را میتوان به عدم دسترسی جامعه به اطلاعات موثق در مورد اتفاقاتی که در این مدت به وقوع پیوسته و شاید هنوز هم در حال وقوع میباشد، نسبت داد. سئوال هایی از قبیل این که چه شد که بصورت ناگهانی اعتراف ایران به داشتن تاسیسات مخفی، همزمان با سفر احمدی نژاد به نیویورک منتشر شد ( حتی انتشار خبر برای خود احمدی نژاد هم غیر مترقبه بود و از چهره و سخنان وی در جمع خبرنگارانی که درباره نشست سران برخی کشورها درباره این موضوع از وی سئوال کردند، مشخص بود) و یا این که چگونه استراتژی هسته ای حکومت یک شبه دچار تغییر و تحول فراوان شد، استراتژی که تبدیل به ابزاری برای حذف برخی از افراد با نفوذی همچون هاشمی و حسن روحانی از بدنه اصلی تصمیم گیری حکومت گردیده بود و عملا تبدیل به موضوع حیثیتی برای نظام شده بود و یا مهمتر از همه، چه شد که علیرغم امتیازهای فراوانی که حکومت فاقد مشروعیت مردمی به 1+5 داد، ناگهان امروز خبری بصورت مشترک بر روی خروجی تمامی خبرگزاری ها قرار گرفت که ایران توانایی و اطلاعات ساخت بمب اتم را دارست. خبری که میتوان از سه منظر به آن نگریست
1- مخالفت لابی صهیونیستی با توافقات احتمالی با ایران، این گزارش میتواند اهرم فشار موثری بر کشورهای غربی برای ممانعت از توافقات احتمالی با ایران باشد
2- عزم واقعی غرب برای مهار ایران با تغییر رویکرد خود ، چرا که اکنون شکی درباره ماهیت برنامه اتمی ایران ندارد و زمانی برای عقب گرد جمهوری اسلانی وجود ندارد
3- ایجاد اهرم فشار مضاعف بر ایران برای گرفتن امتیازات بیشتر در شرایطی که ضعف ایران بر کسی پوشیده نیست

گمانه زنی های زیادی میتوان داشت، از جمله این که شرایط به حد کافی بحرانی شده بود که نظام جهت کاهش جنگ روانی از افشای اطلاعات درباره تاسیسات مخفی که میدانست دیگر برای غرب مخفی نیست، خود دست به افشای آن زد و جهت دستیابی به یک اجماع بین المللی و حفظ ظاهر خود، دست ها را به نشانه تسلیم بالا برد و یا میتوان احتمال افشای اطلاعات را به گروهی در داخل نظام نسبت داد که برای به پایین کشیدن احمدی نژاد، همزمان با سفر وی، دست به افشاگری زدند ( گزینه آخر علیرغم این که منطقی به نظر نمیرسد، اما نگارنده، شواهدی (نه چندان قوی) در احتمال وقوع آن میبیند). گمانه زنی سوم، اما بر این منطق استوار است که این اعتراف نظام به داشتن تاسیسات مخفی کاملا عامدانه بوده و جهت خرید زمان بیشتر، این استراتژی در پیش گرفته شده است. معتقدان به این گزینه، به اکثریت معتقد هستند که هدف اصلی فقط و فقط سساخت بمب اتم و رو نمایی از آن میباشد.
گمانه های دیگری نیز مطرح هستند اما در کل بصورت ترکیبی از گزینه های بالا بوده و خود یک گزینه مستقل نیستند. به هر روی هر آن چه در پس ماجراست، و همه احتمالاتی که مطرح باشد، یک نکته مخرج مشترک آن است، که طوفانی در راه است

۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

پیش بینی شما از اتفاقات پیش روی جنبش سبز چیست

شما دوست عزیز میتوانید در نظر سنجی که جهت تشخیص نظر غالب میان فعالین اینترنتی در مورد آینده جنبش سبز تدارک دیده شده است شرکت نمایید. بدیهی است که نتایج این نظرسنجی میتواند برای رهبران جنبش، در ترسیم استراتژی های آینده مفید واقع گردد.
این نظرسنجی با 7 گزینه سعی نموده تا تمامی حالات ممکن را متصور گردد. از حضور شما در این نظرسنجی کمال تشکر را دارم